سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دریچه (شنبه 87/4/15 ساعت 10:45 عصر)
به نام او که زیباست و زیبایی ها رو دوست دارد
تو خودم گم شده بودم نمی دونستم که چی می خوام یا چی نمی خوام، خسته شده بودم که از خودم نمی تونم، چیزی بخوام
حالا دریچه ای تو زندگیم پیدا شده، هر چند که کوچیکه ولی نوری عجیب توش هست که باعث می شه، با اون نور بتونم که به مسیری که قبلاً کم رنگ و پنهانش کرده بودم بتونم چادری که کشیده بودم رو بردارم،گرد و خاکش رو بگیرم وکمی بهش رنگ بدم
حالا هم برای اینکه بتونم به اون دریچه نور برسم و دریچه رو بیشتر بازش کنم خیلی خیلی باید تلاش کنم و یأس رو از خودم دور کنم
این تحول تو زندگیم رو می خوام به فال نیک بگیرم تا به نحو احسن ازش بهره ببرم
البته از خدای خودم هم می خوام که بهم کمک کنه
یکی از دوستان می گفت: برای اینکه به مسیرت بتونی برسی، باید کارها و چیزهایی رو کنار بذارم که جلوی مسیرم رو می گیره
حتی اگه لذت بخش و برام جالب باشه
این مطلب رو ننوشتم که شما بهم تبریک بگید یا بهم امیدواری بدید
این رو نوشتم که شما هم تو زندگی تون دریچه ای هستش یا که مثل من موفق به کشیدن چادر شدید یا که نه دارید تلاش می کنید یا اینکه بی خیال بی خیال
به هر حال هر کجا هستید، شاد و خوشحال باشید و خدا رو هم در نظر داشته باشید
.
.
.
.
.

وَیْـلٌُ یـَوْمـَ‍‍ئِــذٍ لِّـلْـمُـکَـذِّبِـیــنَ





لیست کل یادداشت های این وبلاگ ?
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 4 بازدید
    بازدید دیروز: 0
    کل بازدیدها: 1073 بازدید
  • درباره من
  • اشتراک در خبرنامه
  •